عرضم به حضور منورتون که امروز اینجا بارونه ما جنوبیا همچین بگی نگی برف ندیده ایم و ته کِیفمون اینه که بارون بیاد بریم زیر بارون موش آب کشیده بشیم (تاااااااازه اگه بارون اسیدی نباشه) بعدم با دست و پای یخ زده بریم بچسبیم به بخاری البته اگه روشن باشه اخه اینجا اونقدری سرد نیست که همیشه بخاری روشن کنیم , بعدشم یه آش مامان پز دبش بخوریم اما خب من که خونه بابام نیستم پس نتیجتاً مجبوریم پیتزای دیشبو بخوریم
پنجره ی اتاق کارو باز کردیم که بوی بارون بیاد توی اتاق و حض ببریم از این رحمت خدا
من عاشق بارونم ( البته بعد از والا مقام ،اینم بگم که خدایی نکرده شاکی نشه!!!!!!! )
مهربون باشیم مثل بارون
درباره این سایت